ریحانه رفت ولی نه تنها حرفش وایستادگی اش رنگ نباخت بلکه باداشتن مادری شجاع وفداکارسنت نبرد ومبارزه علیه ظلم رابه مادرش سپرد بله شعله پاکروان این زن آزاده باقلبی مملوازدرد ورنج دمی از تلاش وفعالیت بقول خودش برای امیدواری وسعادت فرزندان ایران باز نمی ایستد درود براوخوب است که دل نوشته های اوراباهم بخوانیم
![]() |
| شعله پاکروان برمزار ریحانه نازنینش |
بعد از دیدار برادرم، ملاقات تعدادی از زنان مصمم و مهربان و قدرتمند این سرزمین، دلگرمم کرد. یکشنبه 18بهمن ساعتهایی را در کنار بهترین دوستانم گذراندم. هر کدام از این زنان، داستانی دارند پر آب چشم از فرزندانشان که مثل شیر بچههایی دلیر به میدان رفتند و هرگز باز نگشتند. بجز سیمین که امیدش، امید همهی ماست. سیمین زنی است که به حکم زندان فرزندش اعتراضی مسالمتآمیز کرد. با نوشتهای بر دست به جمع تحصن کنندگان اوین و دنا پیوست. برای آزادی امید مان، بازداشت شد. چند ساعت دیگر هم دادگاهی برای بررسی پروندهاش برگزار خواهد شد. البته سیمین تنها نخواهد بود. چند نفری همراهش خواهند بود. صدها دل لبریز از محبت و عشق نیز از دور برایش بوسه میفرستند. ادامه ....

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر