کل نماهای صفحه

۱۳۹۴ آذر ۲۶, پنجشنبه

ایران- قدغن- ترانه ای با صدای زیبای خانم مرجان هنرمند برجسته واشرف نشان میهن

حالا كه گل بانوي تن خستگي
توي پنجه هاي شب مي پژمره
وقتي مثل خوره اين زخم عميق
روحشُ تو انزوا هي مي خوره
حالا كه تو دست بابا جاي نون
شرم خالي بودن و نداريه
ابرك چشماي مادر انگاري
ماه و سال حال و هواش بهاريه
چشم بر فاجعه بستن قدغن
زير بار شب شكستن قدغن
اي قفس شكن پاشو منم بزن
فصل پرواز نشستن قدغن
حالا كه شوق رسيدن ُ داريم
بهترين بال پريدن ُ داريم
فرصت شكستن قفلاي كور
هم قفس! شوق رهيدن ُ داريم
حالا كه رو در و ديوار غروب
عشق خورشيد كشيدن ُ داريم
از تو باغ آسمون سبد سبد
جرأت ستاره چيدن ُ داريم
چشم بر فاجعه بستن قدغن
زير بار شب شكستن قدغن
اي قفس شكن پاشو منم بزن
فصل پرواز نشستن قدغن
حالا كه همه غزل گريه هامون
گر گرفته سرخ و عنابي شدن
حالا كه اختركا بي واهمه
زير ساطور شب آفتابي شدن
حالا كه پنجره با چشم سحر
توي باغ آينه قرار داره
حالا كه تقويم بي برگي خاك
دوباره رنگ و بوي بهار داره
چشم بر فاجعه بستن قدغن
زير بار شب شكستن قدغن
اي قفس شكن پاشو منم بزن
فصل پرواز نشستن قدغن

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر